آن چيست که سفيدش همه برف است و سياهش همه حرف#ک ذ ا غ#
حرف نمي زند اما هميشه حقيقت را ميگويد # ي ي ه ا ن #
چون از کشور مصر گذر کردم اگر چه ندارد اثر در عوام نديدم از آن هيچ و هرگز اثروليکن سه تا هست در ملک شام # ق ن ه ط #
آن چيست که هر چه به آن نزديکتر مي شويم از ما دورتر مي شود# ا س ر ب #
آن چيست که هم گل است و هم آبي ولي زرد است # ا گ ل ي ب #
سياه که هست ، نشسته استسرخ که شد ، شکفته است وقتي که شد خاکستري خاک رو سرش نشسته است # غ ز ا ل #
آن چيست كه روز مي دود و شب پاسبان اتاق است؟# ف ک ش #
آن چيست كه روز و شب دستش را به كمرش زده وايستاده؟# ا ف ت ا ه ب #
آن چيست كه تا اسمش را به زبان مي راني مي شكند؟# س و ک ت #
آن كيست كه براي همه ي مردم لباس مي دوزد اما خودش لخت است؟# و س ز ن #
آن چيست كه ما تصور مي كنيم او را مي خوريم اما در حقيقت او ما را مي خورد؟# غ ه ص #
آن چيست كه شيرين است و طعم ندارد، سنگين است و وزن ندارد؟# و ا خ ب #
آن چيست كه من مي روم و او مي ماند؟# ج ا پ ي ا #
آن چه كشوري است كه در پيشاني ماست؟# ن چ ي #
آن چه كشوري است كه در چشم ماست؟# ه ک ر #
آن چيست كه هر چه آن را بيشتر بكشيم بلند تر مي شود؟# ط خ #
آن چيست كه پدر و پسر دارند اما مادر ندارد؟# ق ط ن ه #
اون چي چيه كه روش نقرس ، زيرش طلا؟# خ م م غ ت ر #
از صفر تا صد چند تا 9 وجود دارد؟ # ا ب ي ت ت س #
چيست آن گرد گنبد بي در پوست در پوست گرد يكديگر هر كه بگشايد اين معما را رخش از آب ديده گردد تر # ا ي پ ز #
آن چيست كه پا و سر نداردگرد است و دراز و در ندارد اندر شكمش ستارگانند جز نام دو جانور ندارد # ر ب خ ز ه #
كدام است گنبدي كه درندارد كليد آهنين قفلش گشايد هزاران بچه دارد در شكم بيش زهر بچه دو صد مادر بزايد # ا ه ن د ن ه و #
چيست آن گل كه رسته بر لب جو قطره ژاله اي چكيده بر او صورتش شكل صورت انسان مظهر عشق و رونق بستان؟ # گ ل ب ف ش ه ن #
سخت است سنگ نيست، چهار پا دارد شتر نيست، تخم مي گذارد پرنده نيست # پ ت ل ش ا ک #
آن چيست كه برسينه خصمش گذرستكهربا پيكر و آدم دم و فولاد سر است؟# ن ر ت ي ز ب #
آن چيست كه پاي كوه نشسته و عمامه به سر دارد؟# چ ا ق ر #
لباسش سياه ، کلاهش سبز و زير پيراهنش سفيد # م ب ا ج ن د ا #
آن چيست که شبها خوابه روزها دنبال آفتاب؟ # ا گ ب ر ا گ د ف ل ت ن ا #
آن چيست که از ميان آب مي گذرد، ولي خيس نمي شود؟# و ر ن #
آن جسم عجب چيست که بر چرخ پديد استگه پرده ماه است و گهي حاجب شيد است؟# ب ر ا #
آن چيست که تا آسمان نگريد، اشکش روان نمي شود؟# ن ا ا ر ب #
آن چيست که نه دست دارد و نه پا، در همه جاي زمين است و نمي رود به هيچ جا؟ # ا خ ک #
آن چيست که خودش آب، دُشمنش آب؟# خ ي #
آن کدام دوبرادرند که در زير يک کوه زندگي ميکنند،و هيچ وقت خانه يکديگر را نمي بينند؟# ش ه ا چ م #
آن کدام شب تاريک است که در ميان روز ديده ميشود؟# ه س م ش چ ا ي ي #
اين سر کوه، اره اره آن سر کوه، اره اره ميان کوه، گوشت بره!# ا ا ا د د ن ن ب ز ه و #
اون چيه كه اولش منم، دومش تويي، آخرش هم زبون داره؟# ز گ گ و ب ل ا ا ن #
سر دارد، اما در سر خودفكري ندارد، بي خيال استگاهي از او آيد صداييبا اين صداها، باز لال است # خ خ ت ت ب ا و #
واحد اندازه گيريم. اگر مرا بر عكس كنيد، جانوري خطرناك مي شوم# ت ي ر ل #
چيست آن كز چشمه اي آيد برون؟بي هدف، ره مي برد تا قلب خون؟مدتي بر دشت خشكي چون برفتمي شود از سنگ سختي سرنگون #ش ش م چ ا ک#
جاي نقطه ها چي بذاريم ؛ از راست به چپ10 20 3 ..... 1000 60 16# ا پ ز ن ه د #
در ظاهر من نگاه کني يک ميلمدر باطن ، چو صور اسرافيلمگر نيک نظر تو از گوشه ي چشمدر بردن جان شريک عزرائيلم # ن گ ف ت #
آدم يک جا مثله زماني ميمونه که تو بهشته اونجا کجاست# د ر ش ا ک م م #
آن چيست که از هر دري داخل مي شود ازهر شکافي بيرون مي رود.گرد مي شود و بالاو پايين مي رود. جاي پايش هم نمي ماند# د ب ا #
مادر بزايد دختري نه پا دارد نه سري ،دختر بزايد مادري هم پا دارد هم سري# غ غ م م م ر ر خ و ت #
آن چيست که وقتي به اتاق مي آيد همه اتاق را پر مي کند# غ چ ر ر و ا ن #
آن چيست که هر چه آب در آن بريزي پر نمي شود# ش ا ک ب #
يک سيني دارم پر از گوشواره کسي را ندارم بشماره# س س ا ا ا ت و ه ر ن م #
آن چيست که در باغ سبز است. در بازار سياه و در آشپزخانه قرمز؟ # ا ي چ #
کدام چيز است که پايش در سر است و رويش در پا؟ # ر و ا پ #
چه پرنده ايست که اگر نامش را برعکس کنيم نام پرنده ديگري مي شود؟# ا ز غ #
الاکلنگ يزدي نه نون مي خواد نه سبزي، آب مي خوره فراوون نونشو ميده به مردم# ا ا ا ي ي ب ب س #
نام كدام گل است كه اگر حرف آخرش را برداريم، بي زبان مي شود؟# ل ل ه ا #
يك تازي دارم موذي سر تا پا طلا دوزي همچي كه كند بازيصد نعره براندازي # ر ز ب و ن #
آن چيست كه از تپه و كوه بالا مي رود و پايين مي آيد، ولي حركت نمي كند؟# ا ج ه د #
چيست آن مرغ بي بال و پرسرش را نبري، نگويد خبر# ه ا م ن #
آن كدام رود است كه در آن دريا وجود دارد؟# ا ا ر م ي و د #
آن كدام رود است كه در آن دريا وجود دارد؟# ص ق ر #
او در هوا پر مي زند شاددر پر زدن همتا ندارداين مرغ بي آواز و بي بالدم دارد، اما پا ندارد. # ب ب ا ک ا د د #
آن چيست كه قسمت اولش از جوي بزرگتر است و قسمت دومش محل زندگي؟ # ه ن ر د و خ ا #
من چه باشم به هر كجا؟ايستاده ام روز و شبهابا كف پا آب خورمبار نشيند رو سرم # ت ر د خ #
نام گلي است كه اگر حرف «گ» بر سرش آوريم، نام ابزار جنگي مي شود# ز ر #
زنده اي مرده اي به صحرا بردمكرها كرد تا به خاك سپردزنده آمد كه مال مرده برد مرده بر شد، گلوي زنده فشرد! # ه ت ل #
پر دارد و نمي پرد، دو پا دارد و روي يك پا مي چرخد# گ ر ر پ ا #
آن چيست كه سبك است، ولي نمي توان زياد نگهش داشت؟# ف س ن #
داخلش آب مي ريزند؛ و اگر برعكس شود، خودش مي شود# ت ت ش #
همه چيز مي نويسد، ولي هيچ چيز نمي خواند؟# م ل ق #
آن چيست كه بي صدا زنگ مي زند؟# ن ا ه #
استخوانم نقره و اندر جگر دارم طلاهر كه اين معنا بداند پير استاد من است# م م غ ت ر خ #
برگ دارد، درخت نيستمي دوزندش، لباس نيستحرف مي زند، انسان نيست# ب ا ک ت #
چيست آن چيزي كه گرد محوري در گردش استمردمان را گاه و بيگاه از رهش در پرسش استهم به دست و هم به ديوار و روان در ره مدام ما به خواب و او به آهنگ خوشي در نالش است.ساعت
آن چيست كه جسمش آهنين است گهي اندر هوا، گه بر زمين است# ا ا م و پ ه ي #
گنبد سفيد بي درپوست بر پوست يكديگر تا ريز كني آن را،مي شود دو چشمت تر # ز پ ي ا #
اولم هست خانه و مسكندومم، كشوري وراي ختنهمه ام است جزو ادويه هاطبع شد گرم از آن و تند دهن # ي ن ر ا چ د #
گهي بر دست و گه بر ميز باشم،به ديوار اتاق آويز باشمبه روي صورتم باشد دو دستماگر گفتي كه اكنون من چه هستم؟ # ع س ا ت #
آن چيست كه ارغوان قبايي دارد؟بيرون و درون شهر جايي داردگرد است و مدور است و تاجش سبز استنه دست مر او را و نه پايي دارد # غ چ ن ر د #
چيست چرخنده اي كه دم نزندروز و شب چرخد و قدم نزندنعره او به سان شير بودبرف بارد وليك نم نزند # ا ا ي ب س #
آن چيست كو بود بي جانچار پا دارد و دو گوش عيانكه خوراكش بود زغال سياهكنج خانه بخوابد او گهگاه # ر ا س م و #
آن, چه گياهي است كه اگر به دو نيمه اش كنيم، نصفش لنگ است و نصف ديگرش غصه؟# م ش ل غ #
آن چيست كه تميز متولد مي شود و كثيف مي ميرد؟# ب ف ر #
سخت است، سنگ نيستچارپاست، گاو نيست تخمگذار است، مرغ نيست# ک پ ل ا ت ش #
آن چيست كه هم در استان است و هم در دايره؟# ک م ز ر #
آن چه چيزي است كه بر سينه خصمان گذرد؟كهربا پيكر و آهن دم و فولاد سر است.# ه ي ز ن #
آن نام كدام جانور است كه اگر برعكسش كنيم، نام يكي از ملتهاي باستاني خواهد شد؟
آن چيست به بستر آرميدهبا گوش و دهان و قد خميدهاز گوش و دهانش آدميزادهم گفته سخن، و هم شنيده # ف ل ن ت #
آن كدام ميوه است كه نام يكي از مردان اسطوره اي دوبار در آن تكرار شده است؟# ز ز ل ک ل ا ا #
آن چيست كه همه جا مي رود، اما هرگز كاشانه اش را ترك نمي كند؟# ک ا ت ش ل پ #
آن چيست كه هر چه آن را مي چينيم بزرگتر مي شود؟# و ا ر ي د #
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0